افراد زیادی در طول سالیان اخیر با باز شدن مرزهای آلمان به روی مهاجران، وارد این کشور شده اند که این مهاجرین البته فرهنگ های متفاوت و چندگانه ای را نیز با خود به همراه آورده اند و به همین دلیل، روند ادغام آنها در درون جامعه جدید، با سختی ها و چالش هایی مواجه می باشد که این سختی ادغام با پرکردن خلاء ها و یا از میان برداشتن تفاوت های فرهنگی، قابل حل است؛ در واقع می توان از دل معضلی به نام چندفرهنگی به یک فرهنگ جدیدتحت عنوان ادغام مهاجرین در جامعه آلمانی
دست پیدا کرد.
فرهنگ پدیده ای مملو از تناقض ها، تضادها و پارادوکس های بی شمار است؛ تناقض هایی که ریشه در کنش ها و واکنش های انسان ها دارد. البته به طور کلی، فرهنگ به رفتارها وبرخوردهای جسمی و حتی فکری و عقلانی افراد حاضر در یک محدوده جغرافیایی تحت نام جامعه و در یک دوره زمانی خاص اطلاق میشود دارا می باشد.
به طور عموم فرهنگ ریشه در پیشینه و تاریخ مردم یک جامعه دارد، این جامعه می تواند یک دهکده کوچک در یک کشور دورافتاده دردوردست ترین نقطه کره زمین باشد و یا هم می تواند یک کشور با بیشترین و به روزترین امکانات برخاسته از نسل جدید تکنولوژی و فناوری در قلب اروپا باشد. به هر ترتیب، این دو جامعه کوچک عقب مانده و یا هم بزرگ پیشرفته، کنش ها و واکنش های گفتاری، رفتاری و حتی اشاره ای خاص خود را در شرایط مختلف و در برابر پدیده های متفاوت دارند که از آنها به عنوان فرهنگ آن جامعه یاد می شود؛ برای شکل گیری این فرهنگ ها، ممکن است چندین نسل زمان سپری شده باشد. اما با وجود سپری شدن زمان طولانی برای شکل گیری یک فرهنگ رفتاری، ممکن است آن رفتار از دید سایر جوامع و یا هم نسل های بعدی همان جامعه به سختی مورد پذیرش قرار بگیرد و یا هم اصلا مورد پذیرش واقع نشود و در نهایت یک فرهنگ جدید، برخاسته از نیازهای امروزی جوامع شکل بگیرد. یکی از پدیده هایی که شدیدا با فرهنگ در تلاقی قرار می گیرد، مهاجرت است که می تواند شکل و شمایل خاصی از زندگی انسان ها را در خود نهفته داشته باشد و در نهایت زمینه ساز تعدد فرهنگی در درون یک جامعه گردد.
در این میان، در طول تاریخ، مهاجرت همواره به عنوان یک پدیده جهانی مورد استقبال مردم بوده است که با بروز اتفاقات متفاوتی از جمله جنگ، قحطی و یا عدم داشتن کار و نبود فرصت مناسب شغلی، افراد حاضر در درون یک جامعه، با به جان خریدن مشکلات فراوان از جمله مواجهه با فرهنگ های مختلف، تصمیم به مهاجرت میگیرند. اکنون می توان از آلمان به عنوان کشوری با فرهنگ های متفاوت نام برد که این پدیده دوشکل بومی و وارداتی دارد؛ به این معنا که برخی از فرهنگ های موجود در این کشور، ریشه در تاریخ دور و دراز این سرزمین و مردمان آن دارند و در عین حال، مهاجرین نیز با فرهنگ های رفتاری متفاوت، وارد آلمان شده اند که موجبات بروز تعدد فرهنگی یا همان چندفرهنگی را در درون جامعه آلمانی فراهم ساخته اند.به این ترتیب، سه پدیده فرهنگ، مهاجرت و ایجاد رابطه یا به معنای دیگر ادغام، در یک مسیرقرار میگیرند و نیازمند ایجاد یک هارمونی وهماهنگی متناسب با فرهنگ های پیشین و جدید، مابین افراد بومی و مهاجر حاضر در یک جامعه می باشد.
حضور و تبلور چند فرهنگ در درون یک جامعه، اگرچه می تواند از یک جانب باعث آشنایی بیشتر مردم با طرق و شیوه های رفتاری، گفتاری و حتی طرز تفکر جوامع مختلف شود، اما از جانب دیگر موجبات اختالل در برقراری روابط میان تمام آحاد یک جامعه شامل بومیان و مهاجرین را فراهم می آورد که در نهایت می تواند حتی ادغام در جامعه جدید را با چالش های جدی روبرو سازد.

چگونگی آشنایی با یک فرهنگ جدید و چگونگی پذیرش فرهنگ جدید، از جمله گفتمان های بسیار اساسی هستند که امروزه در جوامع مختلف مورد بحث، بررسی و تبادل نظر قرار می گیرند و تا کنون راه های مختلفی برای ایجاد ارتباط میان مردمی با پیشینه های فرهنگی متفاوت پیشنهاد شده است.
مهمترین اصل در این گفتمان، همانا برابریاست، به این معنا که انسان ها بدون در نظرداشتن مسائل مذهبی، ملیتی، جنسیتی و نژادی، دربرابر قانون یکسان و برابر هستند و هیچکس حق ندارد به دلیل داشتن ملیت متفاوت و یا رنگ پوست و جنسیت، خود را برتر از دیگران بداند.
مردم بومی و مهاجرین حاضر در یک جامعه،همانند حلقه های یک زنجیر هستند و نیازمند یک تعامل دوجانبه می باشند. البته مهاجرین به دلیل مشکلاتی که در بدو ورود به جامعه جدید با آن روبرو می باشند، بیشتر از بومیان نیازمند این تعامل هستند و در سایه برقراری یک رابطه وگفتگوی ساده و ابتدایی، می توان به این تعامل دست پیدا کرد.
امروزه بسیاری از مهاجرین با حضور دربرنامه های همگانی نظیر مسابقات ورزشی و یا هم جشن ها و مراسم سالیانه، توانسته اند تا حدود زیادی مسیر ادغام در درون جامعه آلمانی را طی کنند و البته بسیاری از مهاجرین نیز توانسته اند فرصت های شغلی مناسبی با در نظرداشت توانایی های خود در بازار کار آلمان به دست بیاورند و با همین روش های به ظاهر ساده، گام های بزرگی برای ادغام در جامعه آلمان برداشته اند. البته این مهم در نتیجه احترام گذاشتن و پذیرش فرهنگ های رفتاری و گفتاری جدید، آسان تر در دسترس خواهد بود؛ به این معنا که مهاجرین برای اینکه بتوانند راحت تر مورد پذیرش جامعه آلمانی قرار بگیرند، باید خود را با شرایط موجود و پیش نیازهای زندگی در آلمان تطبیق بدهند. به این ترتیب بار دیگر می توان به این نکته تاکید کرد که شناخت و پذیرش فرهنگ کشور جدید می تواند همچون یک پل، نقشی اساسی در روند ادغام مهاجرین در آلمان بازی کند.
Dieser Beitrag ist auch verfügbar auf: Deutsch (German)