
من با غمی که در دلم نشسته است برای تو
نفس کشیدە ام فقط همیشه در هوای تو
نفس کشیدە ام ولی پر از سکوت، پر از غمم
ای آرزوی آخرین، ای آرزوی مبهمم
تو انتهای من شدی، مسیر ناگهانی ام
نیامدی که بگذرم از همه زندگانی ام
به چشم های خیس من، نشد که شانه ای دهی
برای آمدن فقط، تو تک نشانه ای دهی
نمی رسی در این سکوت، نمی رسی در این بهار
سهم من از حضور تو، همیشه بودە انتظار
تو انتهای من شدی، مسیر ناگهانی ام
نیامدی که بگذرم، از همه زندگانی ام
الناز اسفندفرد
Dieser Beitrag ist auch verfügbar auf: Deutsch (German)