زندگی با ماسک

Foto: Marcel Heß

تا سال دیگر یا تا آخر عمر؟

بعد از گذشت دو سال و نیم از شروع بیماری کرونا کم کم آمار مبتلایان و مرگ و میر مربوط به کرونا کاهش پیدا کرد. محدودیتها کم و کمتر شد تا جایی که شهروندان بالاخره توانستند در خیابانها و فروشگاهها بدون ماسک تردد کنند و این خبرهای لغو محدودیتها بسی خوشحال کننده بود.
بعد از این همه مدت که ماسک تقریبا شده بود رفیق شفیق همه ما، حاال بعد از سه دوز واکسن میتوانستم با خیال راحت ماسک را کنار بگذارم و نفس راحتی بکشم البته این را هم بگویم که من فقط در جاهای خلوت، بدون ماسک تردد میکردم؛ وگرنه در مکانهای شلوغ و مغازه ها با وجود اینکه دیگر قانون زدن ماسک برداشته شده بود من همچنان ماسک میزدم، به این علت که ترس از کرونا همچنان در وجودم رخنه کرده بود و از طرفی هم در این مدت دو سال و نیم ماسک باعث شده بود که من حتی به بیماریهای واگیردار دیگر هم مثل سرماخوردگی و آنفولانزا مبتلا نشوم، به همین خاطر ترجیح میدادم در مکانهای شلوغ همچنان ماسک بزنم.

Foto: Khatereh Rahmnani

در ماه یولی )تیر – مرداد( وقتی همسرم برای مسافرت کاری به مقصد اسپانیا آماده میشد تصمیم گرفتم با او همراه شوم و خوشحال بودم که بعد از مدتها، سفر راحت تری بدون ماسک خواهیم داشت . مسافرت ما یک هفته به طول انجامید و بسیار لذت بخش بود. اما به محض رسیدن به آلمان وقتی که قرار بود برای تزریق دوز چهارم واکسن کرونا پیش دکتر خانوادگی برویم متوجه شدیم که مبتلا به کرونا هستیم و تقریبا دو هفته تمام درگیر بیماری شده و خانه نشین بودیم، روزهای سختی را گذراندیم؛ حتی بعد از منفی شدن تست کرونا علائم بیماری همچنان در ما وجود داشت. با وجود اینکه ما در تمام طول سفر در هواپیما و حتی در خیابانهای شلوغ ماسک داشتیم باز هم کرونا در فرصتی مناسب ما را غافلگیر کرده بود، نمیدانم کجا، شاید در راهروی هتل یا رستوران که گاهی ماسک خود را برمیداشتیم!

اما دقیقا از آن زمان تا کنون با خودم فکر میکنم تا کی باید با ماسک زندگی کنیم، تا یک سال دیگر یا تا آخر عمر! واقعا کسی نمیداند در آینده چه خواهد شد!

 

Dieser Beitrag ist auch verfügbar auf: Deutsch (German)

نوشته شده توسط
نوشته های بیشتر از خاطره رحمانی

کرونا در ایران

https://youtu.be/FkEu2X4isJY هیچ وقت فکرش را نمی کردم که روزی برسد که تمام...
Read More